یه روز یکی بهم گفت هیچوقت بعد از ساعت 2 شب تصمیم نگیر، فقط بخواب
پرسیدم چرا؟
گفت که به نظر من یه هورمونی بعد ساعت 2 تو بدنت ترشح میشه که باعث میشه یه تصمیمی بگیری یا یه کاری بکنی که هیچوقت ساعت 7 صبح نمیکنی، بهت جیگر میده تا دیوونه بازی دربیاری، کاری که میکنه اینه که بهت جرئت اینو میده که به یه نفر بگی چقدر دوستش داری یا چقدر دلت براش تنگ شده.
با خودم گفتم پس من هر شب قبل از ساعت 2 میخوابم که هیچوقت درگیر این هورمون نشم.
سالها از اون روز گذشت، ساعت 1:45 شب بود، توی تختم بودم و داشتم بهش فکر میکردم.
دیوونه وار عاشقش بودم و میدونستم که حسم متقابل نیست.
برای بقای دوستیم 1 سال پیش خودم این راز رو نگه داشتم.
همینطور که داشتم فک میکردم و آهنگ گوش میدادم دیدم ساعت شده 2:15 شب.
داشتم فک میکردم چجوری 30 دقیقه اینقدر سریع گذشت که یهو دیدم بهم تکست داد.
گوشیمو برداشتم دیدم میگه که "حالم خوب نیست"
گفتم چرا؟ چی شده؟
گفت "دلم شکسته" و شروع کرد تعریف کردن که چجوری یه پسری رو دوست داشته و چجوری اون پسره دلشو شکسته.
همون بود که حس کردم اون هورمون تو بدنم جاری شده.
تو جوابش یه متن بلند بالا نوشتم.
چیزایی نوشتم که الان نگا میکنم، باورم نمیشه اینا رو من نوشتم.
نوشتم که چقدر دوستش دارم و تو جوابم گفت
"خودت میدونی که، من عاشق یه نفر دیگم"
اینو که گفت به خودم اومدم.
یاد اون بنده خدا افتادم که گفت بعد ساعت 2 هیچ تصمیمی نگیر.
گریه کردم.
براش نوشتم ببخشید، خیلی وقت بود توی دلم بود، بالاخره یه روزی باید میفهمیدی.
ازش خواهش کردم که دوستیشو ازم نگیره.
هیچی نگفت.
یه هفته گذشت و هر دوتامون جوری رفتار کردیم انگار هیچ اتفاقی نیفتاده.
ولی بعد از یه هفته،
کم کم احساس کردم که دیگه داره کمتر باهام صحبت میکنه،
یه هفته دیگه گذشت.
دیگه حتی سلام هم نمیکرد.
فقط یه نگاه میکرد .
هر از گاهی هم بهش نگا میکردم، همینطور که میخندید بهم نگا میکرده
الان هم به جای رسیده که حتی جواب تکست هم نمیده.
از یه طرف خیلی ناراحت بودم که از دستش دادم.
از طرف خیلی خوشحال بودم که بالاخره حرف دلمو زدم.
یه چیزی هم یاد گرفتم.
بعد از ساعت 2 شب. هورمونی توی بدنت ترشح نمیشه بلکه قلبت شروع میکنه به صحبت کردن.
از اون موقع هروقت میخوام تصمیمی رو از ته قلبم بگیرم.
ساعت 2 شب اینکار رو میکنم.
.
آنهایی که کمتر تو را می شناسند همیشه می گویند خوش به حالت. فکر می کنند آرامش تو و شادی ات نتیجه ى بی خیالی هاست.
فکر می کنند تو بلدی دنیا را ندیده بگیری. به خیالشان می رسد بدی ها را حس نمی کنی. آنها فکر می کنند دیوار شادی تو به اندازه صدای خنده هایت بلند است.
اما کسانی هستند که بیشتر می شناسندت. بیشتر در کنار تو بوده اند و یا عمیق تر تو را دیده اند. آنها می فهمند و می دانند که بدی های دنیا را خوب دیده ای.
می بینند ناراحتی هایی را که روی دلت سنگینی می کند را بلدی با چند تا خنده ى بلند از سرزمین قلبت بیرون کنی.
آنهایی که تو را بیشتر بشناسند حساب نفس های سنگین شده ات را دارند و می بینند گاهی با ته مانده ى امید، تاریِ چشم هایت را پاک می کنی.
آنهایی که تو را بهتر می شناسند خوب می دانند همیشه قاعده ها بر عکس است.
آدم هایی که زیاد می خندند، زیاد نمی خندند!
آنهایی که دوست زیاد دارند، دوست های کمی پیدا می کنند و آنهایی که می خواهند غمگین به نظر برسند غم های کوچک تری دارند. قدر شادی را کسانی می دانند که قلب سنگین تری داشته باشند.
آدم ها ذرّه ذرّه محو میشوند .
آرام .
بی صدا .
و تدریجی !
همان آدم هایی که
هر از گاهی پیغام کوچکی برایت میفرستند
بی هیچ انتظار جوابی ،فقط برایِ آنکه بگویند هنوز هستند.
برای آنکه بگویند هنوز هستی و هنوز برای آنها مهم ترینی .
همان آدم هایی که
روزِ تولد تو یادشان نمیرود.
همان هایی که فراموش میکنند که تو هر روز خدا آنها را فراموش کرده ای.
همان هایی که برایت بهترین آرزوها را دارند
و میدانند در آرزوهای بزرگِ تو کوچکترین جایی ندارند .
همان آدم هایی که
همین گوشه کنارها هستند
برای وقتی که دل تو پر درد میشود و چشمان تو پر اشک
که ناگهان از هیچ کجا پیدایشان میشود ،
در آغوشت میگیرند ومیگذراند غمِ دنیا را رویِ شانه هایشان خالی کنی.
همان هایی که لحظه ای پس از آرامشت ،
در هیچ کجای دنیای تو گم میشوند
و تو هرگز نمیبینی ،سینه ی سنگین از غمِ دنیا را با خود به کجا میبرند .
چرا این آدم های مهم زندگی ات را نمی بینی؟
روزی بالاخره می فهمی که چقدر برای همه چیز دیر شده است .
اولین بار که این جمله رو شنیدم ، هشت سالم بود .
مادر بزرگ همونجوری که چادر نخی گلدارش رو روی سرش میکشید از پستو بیرون اومد و رو به عصمت خانم که لپاش گل انداخته بود کرد و گفت:
" تا کی آخه؟ بسه . خسته نشدی از کتک خوردن؟ هلاک شدی ، جوونیت رفت واسه ی یکی بمیر که برات تب کنه"
و عصمت خانم که اشکاش گوله گوله میریخت روی لپای سرخش تند تند می گفت :نمیتونم بالاخره بابای این بچه هاس لابد قسمت منم این بوده.تازه من آدمش نیستم!
و من وقتی تو حیاط قدیمی مادر بزرگ وسط بوی اطلسی ها و شمعدونیا دنبال یه پروانه با بالهای رنگی میکردم خوشحال از اینکه یه جمله ی جدید یاد گرفتم مدام میگفتم :واسه ی یکی بمیر که برات تب کنه!
امروز بعد از گذشت سالها از اون روزای دور ، مدتهاست به این جمله فکر میکنم و با خودم میگم: واقعا چند تا از ماها به این جمله ی کاربردی اهمیت میدیم و بهش عمل میکنیم؟!
تا کی قراره روزهای خوش زندگیمون رو فدای آدمهایی کنیم که حتی در قبال از خودگذشتگی و مهربونیای ما احساس رضایت هم نمی کنن و هر روز انتظاراتشون بیشتر و بیشتر میشه؟
تا کی قراره محبتهای افراطی و دلسوزانه رو برای کسانی انجام بدیم که خوبی هامون رو وظیفه می دونن.
واقعا تا کِی برای کسانی بمیریم که حتی برامون تب هم نمیکنن!!
یه جایی ، یه روزی باید دست از فداکاری های مخرب برداریم و اگر کسی پیدا شد که برامون میمرد اونوقت ما هم از ته دل بهش بگیم :
؛همه جوره باهاتم ، هواتو دارم ، هوامو داشته باش ، تا بتونیم از کنار هم بودنمون لذت ببریم ؛
من میگم :عشق از خود گذشتگیه ولی اگه قراره فقط یکی این وسط از قلب و احساسش مایه بذاره یه جای این رابطه می لنگه
یادم میاد اول دبستان که بودم، روزی معلم مون به بچه های کلاس گفت که می خواد به ما یه بازی یاد بده. او از ما خواست که فردا هر کدوم یک کیسه پلاستیکی برداشته و درون اون به تعداد آدمایی که از اونها بدمون میاد، سیب زمینی ریخته و با خودمون به دبستان ببریم.
فردای اون روز، کلاس ما تماشایی بود. بچه ها با کیسه های پلاستیکی اومده بودند. در کیسه بعضی ها 2 تا، بعضی ها 3 تا، و بعضی ها حتی تا 5 و 6 عدد سیب زمینی هم بود!
معلم به بچه ها گفت:بازی ما شروع شد، از امروز تا یک هفته، هر کجا که می روید باید کیسه پلاستیکی سیب زمینی را هم با خودتون ببرید!
روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه ها شروع کردند به شکایت از بوی بد سیب زمینی های گندیده. به علاوه، کسانی که سیب زمینی های بیشتری داشتند از حمل اونها خسته شده بودند. ولی معلم هر روز تکرار می کرد که هر بازی یه قانونی داره و این هم قانون این بازی است. بالاخره پس از گذشت یک هفته بازی تمام شد و بچه ها راحت شدند.
معلم از بچه ها پرسید: از اینکه یک هفته سیب زمینی ها را با خود حمل می کردید چه احساسی داشتید؟ بچه ها از اینکه مجبور بودند، سیب زمینی های بدبو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند، شکایت داشتند.
آنگاه معلم، منظور اصلی خود را از این بازی، چنین توضیح داد:
این درست شبیه زمانی است که شما کینه آدم هایی را که دوستشان ندارید، در دل خود نگه می دارید و همه جا با خود می برید. بوی بد کینه و نفرت، قلب شما را فاسد می کند و شما آن را همه جا به همراه خود حمل می کنید.
حالا که شما بوی بد سیب زمینی ها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید، چطور می خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید؟
گاهی ممکن است یک آشنایی ساده منجر به یک شروع جنجالی شود.
در اینطور مواقع دغدغه ی شکل گرفتن رابطه می چربد به خیلی چیزهای اساسی.
مرغ یک پا دارد. "من او را می خواهم."
به اینجای کار که می رسی، هنوز وارد میدان نشده، تیر خلاص را رها می کنی.
قبل از اینکه موضعت را مشخص کنی و بدانی که اصلا از این اشتراکِ دو نفره چه می خواهی و باید کجایش بایستی، مشغولِ بده بستان عمیق عاطفی می شوی.
آنقدر با تمام سادگی و بی ریایی، تمامِ خودت را نثار می کنی که یکبار سرت را بلند می کنی و می بینی که بده بستان های رابطه با هم جور در نمی آید و درست همان وقت است که تو تمام می شوی.
نهایت زمانِ این ماندن هم چیزی بین شش ماه تا دو سال است. یک کش آمدنِ بیخودیِ دیگر.
هر چه بیش تر جلو می روی دل زده گی ات بیش تر و بیش تر می شود.
بعد هم تمام تقصیرها می افتد به گردنِ عشق و تا مدت ها از هر چه عشق و عاشقی ست بیزاری.
از هر چه مهربانی و صداقت و یکرنگی در دنیاست بیزاری .
نباید تمام سرمایه ات را یک جا بند میکردی.
کمی هم باید کنار میگذاشتی برای روز مبادا.
برای وقتی که دیگر سرحال نیستی و کسی را می خواهی برای التیام.
به اینجا که می رسی، اندکی از آن سرمایه ی مهربانی به کار خودت می آید.
حسی هست که دوستت داشته باشد.
حسی شبیه به خودت.
از اعماق تو و برای تو، می رسد به دادَت و آماده ات می کند برای یک زندگی تازه.
" نه "گفتن را یاد بگیر!
در مقابل خواسته هایت که باعث حقارت تو میشوند بگو نه!
یک نفر گستاخانه و بی شرمانه با تو رفتار کرده و حالا دلت میخواهد به او پیام بدهی؟!
به دلت بگو نه!
"بعضی ها ارزش معاشرت ندارند"
دوستت از تو کاری را میخواهد انجام بدهی که وجدانت قبول نمیکند. بگو نه!
"قبول که دوست توست اما هیچ چیز ارزش وجدان درد را ندارد"
از تو میخواهند به جایی بروی که آدم ها و رفتارهایشان عذابت میدهند.بگو نه!
"با لحظات عمرت که رودربایستی نداری"
پیرمردی در مترو سرپا ایستاده و تو نشسته ای!
پایت هم درد میکند و احتمالن خسته ای.به پاهایت بگو نه!
"میچسبد گاهی با خودت بجنگی، میچسبد و شیرین است"
روزی با یک نفر رابطه داشته ای و او خیلی خودخواهانه تو را رها کرده و رفته و حالا دوباره برگشته و فیلش یاد هندوستان کرده است بگو نه!
"تو حق نداری خودت را بازیچه ی هوس دیگران کنی که مثل کش بیایند و بروند!"
هرگاه یک جایی گیر کردی که احساست گفت" بله "و عقلت گفت "نه" به حرف (عقل) ات گوش کن تا زندگی ات از چهارچوب خارج نشود!
البته که مختاری
فقط اگر نتوانستی "نه" بگویی .
لطف کن و ناله هایت را پیش من نیاور!
همیشه باید کسی باشد تا یک آهنگ را فقط به یاد تو گوش کند ؛ و چراغ قرمزها و ترافیک های شلوغترین خیابان شهر را به خاطر تو که سرت را به پشتی صندلی تکیه داده ای و یا از پسر بچه های هشت ساله آدامس های رنگی می خری و می خندی دوست داشته باشد .
همیشه باید کسی باشد کسی که بداند هنوز هم مثل بچگی با کشیدن انگشت هایت روی آینه ی بخار گرفته ی حمام و دیدن تصویر خودت ذوق می کنی. کسی که اسم آخرین کتابی که خواندنش را تمام کرده ای را بلد باشد و توی جیب هایش برای دست های تو جا باز کند .
باید کسی باشد که رو به رویش با خیال راحت ، ته مانده ی آب هویجت را با نی سر بکشی.
کفش های پاشنه دارت را کنار بگذاری و او به قد کوتاه و روی انگشت پا ایستادن هایت عشق بورزد .
همیشه باید کسی باشد
کسی که همیشه هست
حتی وقت هایی که قهرید
به جای صبح بخیر ، کلید هایش را از روی میز بر میدارد و می گوید : من رفتم!
نمی خواهم پارچه ی ابریشمی باشم
اشرافی و غمگین
می خواهم کتان باشم
بر اندام زنی تنومند
که لب هایش
وقت بوسیدن ضربه می زنند
و نگاهش
وقت دیدن احاطه می کند
تمامی این روزها دلگیرند
من جغد پیری هستم
که شیشه ای نیافته ام برای تاریکی
می ترسم رویایم به شاخه ها گیر کند
می ترسم بیدار شوم و ببینم
زنی هستم در ایران
افسردگی ام طبیعی است
اما کاری کن رضا جان پاییز تمام شود
نمی دانم اگر مرگ بیاید
اول گلویم را می فشارد
یا دلم را
آن روز کجای خانه نشسته بودم
که می توانستم آن همه شعر بگویم؟
کدام لامپ روشن بود؟
می خواهم آنقدر شعر بگویم
که اگر فردا مردم
نتوانی انکارم کنی
می خواهم شعرم چون شایعه ای در شهر بپیچد
و ن
هربار چیزی به آن اضافه کنند
امشب تمام نمی شود
امشب باید یکی از ما شعر بگوید
یکی گریه کند
در دلم جایی برای پنهان شدن نیست
من همه ی زاویه ها را فرسوده ام
دیگر وقت آن است که مرگ بیاید
و شاخ هایش را در دلم فرو کند
شاید بتوان اولین ایدهٔ مکتوب در مورد وسیلهٔ نقلیهای را که بدون نیروی انسان یا حیوانات قادر به حرکت باشد، در ایلیاد اثر هومر یافت. در قسمتی از رمان، هفاستوس (خدای آتش و فکاری) یک سهچرخهٔ متحرک میسازد و از آن برای جابجایی استفاده میکند. ∗ اما در عالم واقع، این وسیله برای اولین بار در سال ۱۶۷۸ توسط پدر فردیناند فربیست مبلغ مسیحی بلژیکی در چین طراحی و ساخته شد که توسط
ادامه مطلبطراحی گرافیکی از ترکیبات تصویری برای حل مشکلات و ارتباط ایده ها از طریق تایپوگرافی ، تصاویر ، رنگ و فرم استفاده می کند. هیچ راهی برای انجام این کار وجود ندارد و به همین دلیل چندین نوع طراحی گرافیکی وجود دارد که هر کدام حوزه تخصصی خود را دارند.
ادامه مطلب
آرم یا طرح لوگو یا آرم یک عنصر گرافیکی از طراحی تصویر است که با کاراکتر یا حروف مخصوص ساخته شده است و یا به سبک خاصی تنظیم شده است. (اما وماً واضح نیست)
شکل ها ، رنگ ها ، فرم ها ، شخصیت ها و غیره باید کاملاً متفاوت از سایر علائم مشابه باشد.
ادامه مطلبلوگو یا نشان تجاری، طرحی گرافیکی است که برای درج بر روی محصولات و معرفی خدمات یک شرکت، کارخانه و غیره بکار می رود. بیننده با دیدن لوگو از محتوای محصول یا فعالیت باخبر می شود. بصورت خودمانی، من می گویم که لوگو یک تله است.
ادامه مطلبشاید شما در حال طراحی یک لوگو جدید باشید. یا شاید شما در حال فکر کردن برای انجام یک کار برای سرمایه گذاری جدید خود باشید. یک آرم یکی از مهمترین سرمایه گذاری هایی است که یک کسب و کار می تواند انجام دهد ، اما بسیاری این مرحله را ضعیف انجام می دهند.اگر نماد شما دوستانه آماتور به نظر می رسد ، تجارت شما نیز چنین خواهد شد.
ادامه مطلبلوگوی اینستاگرام که چندی از آمدن آن میگذرد هنوز هم در بین کاربران این شبکه اجتماعی سوژهی داغی بوده و بعضاً موجب تمسخر از سوی آنها نیز میشود. در حالی که سعی شده طراحی این لوگو به سبک فلت باشد؛ اما میتوان گفت طراحان آن بدسلیقگی به خرج دادهاند. و این کار را در بدترین شکل ممکن انجام دادهاند.
برای دانلود لوگو اینستاگرام با کیفیت بالا و بدون زمینه می تونید روی تصویر بالا کلیک نمایید
میلیونها کاربر آیفون و اندروید اینستاگرام پس از بهروزرسانی این اپلیکیشن دیگر آن لوگوی دوست داشتنی و معروف اینستاگرام را ندیدند؛ چرا که این اپلیکیشن لوگو جدیدی را به خود میبیند. لوگوی قبلی این اپلیکیشن یک دوربین سهبعدی زیبا بود که عبارت Insta” همانند برند آن دوربین بر روی قسمت جلویی آن نقش بسته بود. حال این لوگو جای خودش را به یک طرح با طیف رنگی بنفش داده است که خطوط سفیدی بر روی آن نقش بسته است و بهنوعی تداعی کننده دوربین است.
اینستاگرام (به انگلیسی: Instagram) شبکه اجتماعی همرسانی عکس و ویدئو است که این امکان را به کاربران خود میدهد که عکسها و ویدئوهای خود را در دیگر شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر، تامبلر و فلیکر همرسانی کنند. کاربران همچنین میتوانند از فیلترهای دیجیتال برای تصاویرشان استفاده کنند. محدودیت همرسانی ویدئو در اینستاگرام ۶۰ ثانیه است.
در ششم ماه فوریه سال ۲۰۱۰ برای نخستین بار به صورت رسمی برنامه اینستاگرام برای سیستم عامل آیاواس در اپ استور منتشر شد. در تاریخ سوم ماه آوریل سال ۲۰۱۲ نسخه اندروید برنامه اینستاگرام منتشر شد و در کمتر از یک روز، بیش از یک میلیون بار بارگیری شد.
سرانجام در ماه نوامبر سال ۲۰۱۲ نسخه وب اینستاگرام منتشر شد و دسترسی افراد برای نسخه وب از راه مرورگر امکانپذیر شد. هرچند نسخه وب آن نسبت به نسخههای آیاواس و اندروید محدودیتهایی داشت.
در سال ۲۰۱۴ نیز نسخه ویندوز موبایل برنامه اینستاگرام به صورت همگانی منتشر شد.
در مدت زمان بسیار کوتاهی این برنامه توانست سودآوری به ارزش ۵۰۰ میلیون دلار آمریکا برای سرمایهگذاران داشته باشد. با رشد سریع و فراگیر این رسانه اجتماعی سرمایهگذاران بیشتری تمایل به سرمایهگذاری پیدا کردند. در تاریخ ششم ماه سپتامبر سال ۲۰۱۲، شرکت فیسبوک، برنامه اینستاگرام را به ارزش یک میلیارد دلار آمریکا (به صورت نقد و سهام) خریداری کرد.
در سال ۲۰۱۳ رشد اینستاگرام ۲۳٪ بود در حالیکه فیسبوک به عنوان کمپانی مادر تنها ۳٪ رشد را تجربه کرد.گفته میشود اگر اینستاگرام همین رشد را حفظ کند، از فیسبوک بزرگتر خواهد شد. کوین سیستروم، از بنیانگذاران اینستاگرام و مدیرعامل شرکت فست میگوید: این بزرگترین موجودیت در جهان خواهد بود.
از زمان انتشار تاکنون این برنامه دو تغییر و بروزرسانی عمده و مهم داشتهاست که نخستین تغییر در ماه مارس سال ۲۰۱۴ به منظور کاهش اندازه نسخه اندروید برنامه اینستاگرام به نصف و همچنین افزایش و بهبود کارایی و تقویت رابط کاربری انجام گرفت. دیگر تغییر مهم این برنامه در سال ۲۰۱۷ اضافه شدن «استوری» است که یک قابلیت کاربردی در این نرمافزار بهشمار میرود.
بروزرسانی دوم در ماه آوریل سال ۲۰۱۷ انجام شد. این تغییر شامل افزودن حالت آفلاین و اعمال تغییرات در این حالت بود. بدین معنی که به محض برخط شدن کاربر، همهٔ تغییرات و پردازشهای انجام شده در حالت آفلاین به صورت همگانی ثبت میشوند. برنامه اینستاگرام از آغاز تاکنون تغییرات فراوانی داشتهاست و به صورت پیوسته بروزرسانی میشود.
یکی از مشکلات اینستاگرام کوتاه بودن ویدئوها بود که در سال ۲۰۱۸ با ایجاد قابلیت IGTV این مشکل حل شد. به طوری که شما در پست خود ویدئوی حداکثر ۱ دقیقه یا مولتی ویدئو حداکثر ۱۰ دقیقه را بارگذاری میکنید و لینک به IGTV خود میدهید و ویدئو را بهطور کامل میتوانند مشاهده کنند. طی یک ماه اخیر شما میتوانید ویدئوی خود را به صورت Landscape بارگزاری کنید که در این حالت شما به صورت تمام صفحه میتوانید ویدئو را مشاهده کنید.
نتایج تازهترین پژوهش در بریتانیا نشان میدهند که اینستاگرام بیشترین تأثیر منفی بر سلامت جوانان را دارد.
این شبکه اجتماعی که امکان همرسانی عکس و ویدئو را میدهد، بر تصویری که کاربران از بدن خود دارند، تأثیر منفی میگذارد. ۹۰ درصد از شرکتکنندگان زن در این نظر سنجی گفتهاند که از بدن خود راضی نیستند.
اینستاگرام اثر مخربی بر خواب کاربران جوان نیز دارد. بعلاوه، این دسته از کاربران اینستاگرام که همواره ترس دارند از رخدادها بیخبر بمانند، باید مدام در تماس باشند تا مبادا اتفاقی بدون حضور و آگاهی آنها رخ دهد.
حدود ۹۰ درصد جوانان بیشتر از هر گروه سنی دیگری از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند و در مقابل آن آسیبپذیر هستند. اینستاگرام میگوید که حفظ این شبکه اجتماعی به عنوان مکانی امن و حامی جوانان از اولویتهایش است. سازمانهای خیریهٔ سلامت روان از اینستاگرام خواستهاند تا ایمنی کاربران خود را افزایش دهد.
گزارشهایی وجود دارد که اینستاگرام با ایجاد بستری مناسب، به فروش، گسترش و تبلیغات مواد مخدر و انواع سلاح کمک میکند. هرچند سخنگویان این شبکه اجتماعی این اتهامات را رد کردهاند و گفتهاند که از طریق دکمه گزارش پست، کاربران میتوانند موارد خلاف قانون را گزارش دهند. همچنین اعلام شد که این شبکه اجتماعی به شکلی سختگیرانه با گسترش مواد مخدر و سلاح مقابله میکند.
براساس قوانین اینستاگرام و فیسبوک، قرار دادن پستی که دارای محتوای خشونت آزاردهنده و موارد تهدیدآمیز باشد، مجاز نیست و در صورت گزارش، امکان حذف پستها وجود دارد. در سال ۱۳۹۸ خورشیدی، این شبکه اجتماعی پستهای هنرمندان ایرانی و دیگر افراد دربارهٔ قاسم سلیمانی، مشهورترین مقام نظامی ایرانی پس از انقلاب را به شکل پیوسته حذف کرد. برخی از این پستها حاوی جملات و تصاویر خشونتآمیز بودند. سخنگوی اینستاگرام کمی بعد اعلام کرد که به دلیل تحریمهایی که پس از تروریستی اعلام شدن سپاه پاسداران وضع شدند، امکان انتشار چنین پستهایی در این شبکه اجتماعی وجود ندارد.
لوگو تلگرام که به به صورت یک دایره گرد است که علامت موشک یا همان پیام در آن قرار گرفته شده است.
برای دانلود لوگو تلگرام بدون زمینه و با کیفیت بالا می توانید از تصویر بالا استفاده کنید
تلگرام (به انگلیسی: Telegram) یک سرویس پیامرسان متنباز چندسکویی مبتنی بر رایانش ابریاست. تلگرام رسماً برای اندروید، ویندوز فون و آیاواس(مانند تبلتها و دستگاههای بدون وای-فای) در دسترس است. نرمافزارهای کلاینت غیررسمی برای نسخهٔ وب،نسخهٔ اواس ده، نسخهٔ لینوکس و یک کلاینت دسکتاپ مایکروسافت ویندوز از توسعهدهندههای مستقل که از رابط برنامهنویسی کاربردی تلگرام استفاده میکنند در دسترس هستند.کاربران تلگرام امکان ارسال پیام، نگاره، ویدئو و همه گونه پروندههای خودویرانگر و رمزنگاریشده را تا حجم ۱٫۵ گیگابایت دارند.
تلگرام توسط دو برادر با نامهای پاول دورف و نیکلای دورف به بازار آمد. پاول دورف برادر کوچک نیکلای دورف است. پشتیبان مالی این پروژه، سازمان غیرانتفاعی کارآفرینی در آلمان است.
لوگو یک نشانه ی گرافیکی است که می تواند به صورت علامت، سمبل، نوشتار و یا ترکیبی از اینها طراحی شود. لوگو به وسیله شرکت ها ی تجاری، سازمان ها یا افراد استفاده میشود تا به این طریق نوع خدمات، اهداف، شغل و محصولشان را سریعتر به مخاطب معرفی کنند. لوگو می تواند ترکیبی از حروف، نشانه ها و نماد باشد. لوگو چهره و مشخصه ی یک برند است. بنابراین طراحی لوگوی زیبا و کارآمد اهمیت بسزایی در محبوبیت یک برند در نظر مخاطبان دارد.
لوگو به سه گروه کلی تقسیم می شود:
درباره تلگرام
در میان انبوه اپلیکیشن های پیام رسانی که این روزها در موبایل ها می بینیم، شکی نیست که تلگرام یکی از محبوب ترین آنهاست. این اپلیکیشن که توسط دو برادر برنامه نویس روس طراحی شده در سال 2013 به صورت کراس پلتفرم در اختیار کاربران موبایل قرار گرفت و به خاطر امکاناتی منحصر به فرد در مدت زمانی کوتاه توانست به یکی از محبوب ترین اپلیکیشن های پیام رسان در دنیا تبدیل شود.
آمار و ارقام در مورد تلگرام خیره کننده است. طبق آخرین برآوردها تلگرام هم اکنون بیش از 100 میلیون کاربر فعال دارد و روزانه بیش از 15 میلیارد پیام در این اپلیکیشن ارتباطی رد و بدل می شود. جالب است بدانید که طبق گزارش خبرگزاری های داخلی، حدود 20 میلیون نفر از جمعیت کاربران این اپلیکیشن پیام رسانی را ایرانی ها تشکیل می دهند.
تا پیش از تلگرام، وایبر پرطرفدارترین اپلیکیشن پیام رسانی در میان ایرانی ها محسوب می شد. اما مشکلات و اختلالاتی که برای آن به وجود آمد موجب شد که کاربران این اپلیکیشن ارتباطی به سوی گزینه بهتر مهاجرت کنند؛ اپلیکیشنی که هم در سرعت پیام رسانی مثال زدنی است و هم از لحاظ امنیت و حفظ حریم شخصی بالاتر از رقبای قدیمی تر خود قرار گرفته است.
ربات تلگرام، یک شخصیتِ ـ نهچندان ـ حقیقی در تلگرام است که به جای آدمیزاد، یک نرمافزار پشت آن نشسته و بر مبنای پیامهایی که به او ارسال میکنید، پاسخهایی میدهد. رباتهای جدید تلگرام، یک پسوند bot پشت اسم اکانتشان دارند. رباتهای تلگرام، رباتهایی هستند که برخی خدمات را به صورت خودکار برای مخاطب به ازای ارسال درخواست فراهم میکنند. ربات تلگرام مانند یک حساب کاربری می تواند رابطه 2 طرفه با مخاطب شما داشته باشد و به پیام ها و دستورات مختلف کاربر در هر ساعت و روزی دریافت کرده و به آنها پاسخ دهد. شما می توانید در ربات خود دستورات مختلفی مشخص کنید و برای هر کدام جواب مناسب را تعیین نمایید. هزینه ساخت یک ربات نسبت به سایت کمتر است و چون روی تلگرام قرار دارد دسترسی به آن برای کاربران ساده تر می شود.
درباره این سایت